وبلاگ سترون در جدیدترین پست خود مطلبی انتقادی در مورد خانم اشرف کیایی (مدیر گروه مترجمی زبان انگلیسی دانشگاه آزاد شهرقدس) نوشته است. این مطلب اگر چه به بهانهٔ چاپ مقالهای از خانم کیایی در روزنامهٔ خورشید نوشته شده اما انعکاس دهندهٔ عقاید اکثر دانشجویان رشته مترجمی زبان انگلیسی این دانشگاه در مورد دانشگاه آزاد، گروه مترجمی زبان انگلیسی و مخصوصاً شخص خانم کیایی است. من هم در راستای جملهٔ "به کسی که از او علم میآموزید احترام بگذارید" و همچنین در راستای این عقیدهٔ رایج در میان دانشجویان هم دورهای که اینجانب را "تیچرز پتِ" خانم کیایی میدانستند تصمیم گرفتم جوابیهای برای پست اخیر سترون بنویسم!
به نظر من دلایل ضعف دانشجویان ایرانی در درس زبان انگلیسی را باید به دو بخش تقسیم کرد.
اول، ضعف دانشجویانی که رشتهٔ تحصیلی آنها مستقیماً به زبان انگلیسی مربوط نمیشود. در این مورد، مسئله اصلاً به دانشگاه (چه آزاد، چه سراسری) مربوط نمیشود. مشکل از نحوهٔ نادرست آموزش زبان انگلیسی در مدارس ایران است. اینکه چرا دانشآموزان بعد از 7 سال آموزش زبان انگلیسی در مدارس همچنان در سطح مبتدی قرار دارند، اینکه چگونه میتوان کیفیت آموزش زبان انگلیسی در مدارس را افزایش داد و اینکه آیا اصلاً جمهوری اسلامی تمایلی به بالا بردن کیفیت آموزش زبان انگلیسی در مدارس دارد یا نه، هر کدام میتوانند جداگانه مورد بحث قرار گیرند. به هر حال همین شیوهٔ غلط آموزشی در مدارس باعث میشود که پذیرفته شدگان دانشگاه از سطح زبانی بسیار پایینی برخوردار باشند. نکتهٔ مسلم این است که این اشکال را نمیتوان در طول 4 سال در دانشگاه برطرف کرد.
دوم، ضعف دانشجویانی است که رشتهٔ تحصیلی آنها مستقیماً به زبان انگلیسی مربوط میشود. در حال حاضر تنها سه رشتهٔ آموزش زبان انگلیسی، ادبیات انگلیسی و مترجمی زبان انگلیسی هستند که به طور مستقیم با زبان انگلیسی سروکار دارند. حتی در بسیاری موارد دانشجویان این رشتهها اشتباهاً "دانشجوی زبان انگلیسی" نامیده میشوند. هر چند که این دانشجویان هم از ضعف کلی آموزش زبان انگلیسی در ایران رنج میبرند اما نکتهٔ مورد توجه دیگر در مورد آنها شیوهٔ نادرست گزینش است. بسیاری از دانشجویانی که در یکی از این سه رشته قبول میشوند در امتحان کنکور درصد پایینی از سوالات زبان انگلیسی را جواب دادهاند و تنها با توسل به سوالات ادبیات فارسی، معارف اسلامی و یا زبان عربی موفق به قبولی میشوند. طبیعی است که این دانشجویان علاقهٔ چندانی به زبان انگلیسی ندارند و در بسیاری موارد استعداد زبان آموزی آنها هم پایین است. همین موضوع باعث میشود که از طرفی سطح کلی دانش زبانی دانشجویان افت کند و از طرف دیگر ناهمگونی دانش زبانی دانشجویان مسئولین آموزشی را در طراحی برنامه آموزشی دچار سردرگمی کند. از طرف دیگر کاهش مداوم انگیزه در طول سالهای تحصیل مانع میشود که دانشجویان شخصاً اقدام به بهبود دانش زبانی خود کنند. این کاهش انگیزه میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. پایین بودن سطح علمی اساتید، کمبود امکانات آموزشی و از همه مهمتر مبهم بودن آیندهٔ شغلی از جمله این دلایل است.
توجه به این مسائل به ما کمک میکند که درک بهتری از عملکرد مسئولان آموزشی داشته باشیم. خانم کیایی در طول سالهای مدیریت خود حداقل با این مشکلات مواجه بوده است:
- سطح علمی پایین پذیرفتهشدگان
- ناهمگونی سطح علمی پذیرفتهشدگان
- نبود انگیزه برای تحصیل در مورد بسیاری از دانشجویان
- عدم همکاری ریاست دانشگاه با گروه مترجمی زبان انگلیسی (برای مثال در مورد تجهیز لابراتوار زبان)
- ساختمان نامناسب دانشگاه
- عدم تمایل اساتید خوب برای تدریس در دانشگاهی با شرایط دانشگاه شهر قدس
تمام این مسائل را باید در کنار این نکته در نظر داشت که دانشگاه آزاد عملاً بیشتر از آنکه یک موسسه آموزشی باشد یک بنگاه اقتصادی است! بنابراین مسئولان این دانشگاه (که همان روسای خانم کیایی هستند) بیشتر از آنکه به افزایش سطح کیفی دانشگاه فکر کنند به توسعهٔ فیزیکی و افزایش درآمد آن میپردازند. به همین دلیل است که به گفتهٔ سترون " هيچ کس واحدي نمي افتد چه قوي باشد و چه ضعيف". از طرف دیگر پذیرفتهشدگان این دانشگاه (مخصوصاً در شعبهٔ شهر قدس که نسبتاً تازه تاسیس هم هست) نباید انتظار همان کیفیت آموزشی را داشته باشند که برای مثال در دانشگاه تهران دیده میشود.
با توجه به این مسائل به نظر من پست سترون تا حدودی غیرمنصفانه نوشته شده است. او در جایی خانم کیایی و دیگر اساتید را "بي عرضه، بيسواد و دودره باز" مینامد. این عبارات بدون شک در مورد اکثر اساتید درست نیستند. هر چند در سالهای اول تاسیس گروه مترجمی زبان انگلیسی تعدادی از اساتید واقعاً بیسواد بودند اما با آمدن خانم کیایی و بهبود امکانات آموزشی دانشگاه تعداد این اساتید به تدریج کم شد، به صورتی که در حال حاضر در میان اساتید گروه شاید تنها دو نفر را بتوان فاقد سطح علمی لازم نامید که البته حضورشان در میان نامهای اساتیدی چون پرویز مصلانژاد، غلامرضا حاجي پورنژاد، مهرناز قوامي رودسري، بهرام مدرسي و حتی اشرف کیایی چندان به چشم نمیآید.
در نتیجه با آنکه من هم موافقم که خانم کیایی در بسیاری موارد کم کاری کرده و میکنند اما به اعتقاد من میزان فعالیتهای ایشان کمتر از سطح دانشگاه و اکثر دانشجویان نبوده است.
به نظر من دلایل ضعف دانشجویان ایرانی در درس زبان انگلیسی را باید به دو بخش تقسیم کرد.
اول، ضعف دانشجویانی که رشتهٔ تحصیلی آنها مستقیماً به زبان انگلیسی مربوط نمیشود. در این مورد، مسئله اصلاً به دانشگاه (چه آزاد، چه سراسری) مربوط نمیشود. مشکل از نحوهٔ نادرست آموزش زبان انگلیسی در مدارس ایران است. اینکه چرا دانشآموزان بعد از 7 سال آموزش زبان انگلیسی در مدارس همچنان در سطح مبتدی قرار دارند، اینکه چگونه میتوان کیفیت آموزش زبان انگلیسی در مدارس را افزایش داد و اینکه آیا اصلاً جمهوری اسلامی تمایلی به بالا بردن کیفیت آموزش زبان انگلیسی در مدارس دارد یا نه، هر کدام میتوانند جداگانه مورد بحث قرار گیرند. به هر حال همین شیوهٔ غلط آموزشی در مدارس باعث میشود که پذیرفته شدگان دانشگاه از سطح زبانی بسیار پایینی برخوردار باشند. نکتهٔ مسلم این است که این اشکال را نمیتوان در طول 4 سال در دانشگاه برطرف کرد.
دوم، ضعف دانشجویانی است که رشتهٔ تحصیلی آنها مستقیماً به زبان انگلیسی مربوط میشود. در حال حاضر تنها سه رشتهٔ آموزش زبان انگلیسی، ادبیات انگلیسی و مترجمی زبان انگلیسی هستند که به طور مستقیم با زبان انگلیسی سروکار دارند. حتی در بسیاری موارد دانشجویان این رشتهها اشتباهاً "دانشجوی زبان انگلیسی" نامیده میشوند. هر چند که این دانشجویان هم از ضعف کلی آموزش زبان انگلیسی در ایران رنج میبرند اما نکتهٔ مورد توجه دیگر در مورد آنها شیوهٔ نادرست گزینش است. بسیاری از دانشجویانی که در یکی از این سه رشته قبول میشوند در امتحان کنکور درصد پایینی از سوالات زبان انگلیسی را جواب دادهاند و تنها با توسل به سوالات ادبیات فارسی، معارف اسلامی و یا زبان عربی موفق به قبولی میشوند. طبیعی است که این دانشجویان علاقهٔ چندانی به زبان انگلیسی ندارند و در بسیاری موارد استعداد زبان آموزی آنها هم پایین است. همین موضوع باعث میشود که از طرفی سطح کلی دانش زبانی دانشجویان افت کند و از طرف دیگر ناهمگونی دانش زبانی دانشجویان مسئولین آموزشی را در طراحی برنامه آموزشی دچار سردرگمی کند. از طرف دیگر کاهش مداوم انگیزه در طول سالهای تحصیل مانع میشود که دانشجویان شخصاً اقدام به بهبود دانش زبانی خود کنند. این کاهش انگیزه میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. پایین بودن سطح علمی اساتید، کمبود امکانات آموزشی و از همه مهمتر مبهم بودن آیندهٔ شغلی از جمله این دلایل است.
توجه به این مسائل به ما کمک میکند که درک بهتری از عملکرد مسئولان آموزشی داشته باشیم. خانم کیایی در طول سالهای مدیریت خود حداقل با این مشکلات مواجه بوده است:
- سطح علمی پایین پذیرفتهشدگان
- ناهمگونی سطح علمی پذیرفتهشدگان
- نبود انگیزه برای تحصیل در مورد بسیاری از دانشجویان
- عدم همکاری ریاست دانشگاه با گروه مترجمی زبان انگلیسی (برای مثال در مورد تجهیز لابراتوار زبان)
- ساختمان نامناسب دانشگاه
- عدم تمایل اساتید خوب برای تدریس در دانشگاهی با شرایط دانشگاه شهر قدس
تمام این مسائل را باید در کنار این نکته در نظر داشت که دانشگاه آزاد عملاً بیشتر از آنکه یک موسسه آموزشی باشد یک بنگاه اقتصادی است! بنابراین مسئولان این دانشگاه (که همان روسای خانم کیایی هستند) بیشتر از آنکه به افزایش سطح کیفی دانشگاه فکر کنند به توسعهٔ فیزیکی و افزایش درآمد آن میپردازند. به همین دلیل است که به گفتهٔ سترون " هيچ کس واحدي نمي افتد چه قوي باشد و چه ضعيف". از طرف دیگر پذیرفتهشدگان این دانشگاه (مخصوصاً در شعبهٔ شهر قدس که نسبتاً تازه تاسیس هم هست) نباید انتظار همان کیفیت آموزشی را داشته باشند که برای مثال در دانشگاه تهران دیده میشود.
با توجه به این مسائل به نظر من پست سترون تا حدودی غیرمنصفانه نوشته شده است. او در جایی خانم کیایی و دیگر اساتید را "بي عرضه، بيسواد و دودره باز" مینامد. این عبارات بدون شک در مورد اکثر اساتید درست نیستند. هر چند در سالهای اول تاسیس گروه مترجمی زبان انگلیسی تعدادی از اساتید واقعاً بیسواد بودند اما با آمدن خانم کیایی و بهبود امکانات آموزشی دانشگاه تعداد این اساتید به تدریج کم شد، به صورتی که در حال حاضر در میان اساتید گروه شاید تنها دو نفر را بتوان فاقد سطح علمی لازم نامید که البته حضورشان در میان نامهای اساتیدی چون پرویز مصلانژاد، غلامرضا حاجي پورنژاد، مهرناز قوامي رودسري، بهرام مدرسي و حتی اشرف کیایی چندان به چشم نمیآید.
در نتیجه با آنکه من هم موافقم که خانم کیایی در بسیاری موارد کم کاری کرده و میکنند اما به اعتقاد من میزان فعالیتهای ایشان کمتر از سطح دانشگاه و اکثر دانشجویان نبوده است.
27 comments:
مهم مهم
با سلام
لطفاً به بلاگ ما مراجعه کنید و مطلبی هم در بلاگتون آپ کنید
اعلامیه تجمع اعتراض آمیز
ایشان بعد از کنار آمدن های بسیار و بی خطر بودن برای سازمان موفق به کسب پست معاونت دانشکده علوم انسانی گشته اند. در صورتیکه هم شما و هم بنده معتقدیم ایشان بیشتر از اینکه در کارهای اجرایی موفق باشند در کار تدریس موفقند.
البته اشخاص دیگری هم بودند برعکس این
-------------------------------------
به نظر میاد که زیاد هم به افکار خودت پایبند نباشی. "به کسی که از او علم می آموزید احترام بگذارید". انتقاد با بی احترامی فرق میکنه!
-------------------------------------
شما هم دقیقا مثل ایشان یکی به در زده اید یکی به من!
معلوم نیست بالاخره کم کاری های را قبول داری یا نه!
-------------------------------------
شیوه غلط آموزشی!
به نظر من هم این بهانه خوبی است.
مشکل نه از استاد است
نه از دانشجو
نه از دانشگاه
نه از کنکور
بلکه از آموزش های رسمی در کلاس است همانطور که شما و خانم کیایی عنوان فرموده اید
----------------------------------
نظرت راجع به کلاس های تفکیک شده از نظر جنسی این استاد چیه!؟
اندر احوالات بی سوادی ما!!!
سلام ارای شما در دفاع از کیایی اصلا من را قانع نکرد و در واقع تکرار حرف ها و تو جیهات ایشان بود. من هم شاید تا قبلا از اینکه با بچه های دیگر دانشگاه ها اشنا بشوم فکر می کردم که اوضاع زبان ما متوسط است و حداقل در سطح لیسلنس درباره مترجمی و زبان می دانم و ضعف دیگران به علت کم کاری خودشان است(که تا حدی هم درست است.) اما امثال من چی؟ من وقتی برای ارشد خواندم و وارد کلاس کنکور شدم در یک ماه اول شوکه شدم چون فهمیدم که من اب بابا ترجمه را هم نمی دانم در صورتی که بچه های ازاد جاهای دیگر مانند ورامین حداقل بعضی از ان کتاب ها را خریده و شاید خوانده اند. مثلا تئوری، کتاب مرجع برای ارشد و الفبای ترجمه است. Meaning based
در حالیکه در دانشگاه ما حتی نامی از ان برده نشد. البته شاید به این دلیل که رشته کیایی مترجمی نبوده و سایر اساتید نیز به همچنین.البته کتاب ها و مباحث بسیاری هست که ما انها را حتی نشنیده بودیم. اما باید اذعان داشت که در سایر موارد برخی استادان مانند استاد مدرسی در زبانشناسی و بررسی، استاد حاجی پور در ازمون و ترجمه شفاهی و استاد غضنفری در اوا شناسی به خوبی کار کرده اند و نیز خود ایشان در خواندن، گرامرو روش تدریس. من نیز با شما در مو فقیت ایشان در تدریس مو افقم، اما مدیریت ایشان برای رشته مترجمی به علت عدم اگاهی ایشان از رشته مترجمی و تصور ایشان از ترجمه فقط از بعد محصول ترجمه نه فرایند ، تئوری ها و دستاورد های بدست امده در ترجمه مناسب نیست. ایشان باید مشاور برنامه ریزی داشته باشند که خود از علم ترجمه اگاهی داشته باشد. بدین گونه از کار بیهوده و اتلاف وقت اساتید در کلاس های ترجمه جلو گیری می شود. اساتید محترم تنها در کلاس متنی را به بچه ها می دهند تا ترجمه کنند ( کاری کاملا غیر علمی) این روش در مو سسات ازاد ترجمه به عنوان تمرین به شاگردان داده می شود. اما در دانشگاه این روش کاملا مضحک است و حاکی از عدم اطلاع اساتید ترجمه از علم ترجمه و حتی عدم اگاهی انان از سیلابس ترجمه است. به نظر من بهتر است خانم کیایی سری به موسسات کنکور ارشد بزنند، تا ببینند که انها در مدتی کوتاه حداقل راه را به بچه ها نشان می دهند و نیز استیصال و درماندگی بچه های مترجمی بیشتر دانشگاه از جمله شهرقدس در مواجهه با این همه مطالب جدید. نکته جالب اینکه بچه هایی که از دیگر رشته ها وارد این رشته می شوند، تفاوت چندانی با ما ندارند و چه بسا در اندک زمانی از بچه های متر جمی سبقت می گیرند. به نظر من مسئولین و برخی از اساتید دانشگاه ما، این رشته را جدی نگرفته وهدف وجود این رشته در دانشگاه را مانند موسسات زبان صرفا جهت مکالمه و بعضا ترجمه می دانند و نه دانستن خود علم زبان و علم ترجمه. که متاسفانه حتی زبان عمومی ما هم در حد ان چهار سالی که سایرین به کلاس مکالمه می روند خوب نیست. براستی ما این پول بی زبان را برای چه دادیم به این به اصطلاح دانشگاه؟؟؟؟ ما که جز یک تکه کاغذ ( مدرک ) چیز دیگری نداریم که مدعی خواندن زبان در دانشگاه شویم، که ان هم با اولین جملاتی که در تست یا مکالمه می گوییم، معلوم می شود که چقدراین چهارسال را مفید گذرانده ایم.!!!!
به عقیده من به جز این چهار سال و این 2500000 تومان که صرف این تکه کاغذ کردید، 800000 تومان نیز صرف کلاس کنکور ارشد نمایید (حتی اگر قصد ادامه تحصیل ندارید!!)و ترمی 30000 تومان نیز در این چهار سال برای کلاس مکالمه بیرون بدهید تا شاید در پایان بتوانید ادعا کنید که در حد یک لیسانس مترجمی زبان دانش دارید یا اینکه از اول اصلا وارد دانشگاه نشوید و ان دو کار دیگر را انجام دهید. چیز چندانی از دست نمی دهید فقط ان تکه کاغذ را ندارید.
من یکی از دانشجو های مترجمی واحد شهر قدس هستم الان سال سوم هستم و در امتحان کنکور درس زبان را 100 زدم و در رابطه با اساتید باید بگویم که این واقعیتی است که چندی از آنها در سطح پایینی هستند و قبل از اینکه به آنها خرده بگیرم دلم می خواهد این سوال را از دانشجویانی که ادعا می کنند مشکل فقط از سیستم آموزشی است بپرسم شما چقدر تلاش می کنید تا ضعف های خود را از بین ببرید آیا منتظرید تا دیگران برای شما کاری بکنند.
من قبل از ورود به دانشگاه زبان را تا سطح پیشرفته در یکی از موسسات صاحب نام گذرانده ام و حتی مشغول به کار هم شده ام. ولی اکنون به خاطر وجود دانشجو یان بی هدف در دانشگاه تمامی انگیزه خود را از دست داده ام . البته این ناشی از گزینش اشتباه دانشگاه است که فقط جنبه مالی را در نظر می گیرد . با این وجود ما خود باید اساتید و دانشگاه را با تلاش خود مجبور به توجه بیشتر بکنیم . پس اول خود را اصلاح کنیم و سپس بر دیگری خرده بگیریم. حتی بعضی از دانشجو ها ادعا می کنند فلان استاد خوب نیست چون سخت گیر است و به هر کسی به اندازه لیا قتش نمره می دهد. در صورتی که آن استاد از نظر یک دانشجوی پر تلاش عالی است. پس خود قضاوت کنید ما خودمان می خواهیم با ما اینطور بر خورد شود. بی توجهی و عدم علاقه استاد را بی انگیزه می کند.
سلام
آقا دعوا نشه
پراید از محصولات "کیا" موتورز ، کار راه اندازه با همه ایرادهایی که میشه ازش گرفت . تعمیم بدیم به بقیه موارد !
اولا که از خوشامد گویی به ما بسیار متشکریم حامد خان!
بعدش اینکه خداوکیلی کیایی هوای بعضی ها!! رو زیادی داشت !
قبول داری یا نه ؟
راستش همه ی پستت و نخوندم
اما مطمئنم بیشتر در حمایت از ایشون نوشتی تا انتقاد ازشون
حالا هر چی بود گذشت و رفت
تو هم سوژه کم آوردی برگشتی تو خاطرات دانشجویی ؟!
چه دل پری داره لیلا !
بی خیال شین بابا
من که از 4 سال دانشجویی 6 سالشو تو سفر بودم اگه یادت باشه
بقیشم تو دفتر فرهنگ و دفتر کانون
پس راجع به گروه خودمون و مدیریتش تحلیل نکنم بهتره !
بچه ها رو جمع کردی ؟
!
عصر عالی به خیر
ایران، آموزش عالی افتضاحی داره.
توی لیسانسم، استادی داشتم که به جای 8، ساعت هشت و نیم می اومد. سر نه و ربع می رفت!!!!!!!!!!!
اینقدر هم کله گنده، عالم و معروفه توی ایران که نگو. ولی دریغ از ارائه ی علم. کی جرات داشت اعتراض کنه. دانشجو جماعت هم کلا تنبله. خوشحال هم میشه که استادش، اینطوری باشه!
توی ارشد، ده صفحه بهمون درس می دادند!!!
اگه خودمون مطالعه نمی کردیم، هیچی به هیچی.
این پستت، من رو یاد همه کم کاری هایی که دیدم، انداخت.
فردا بهار در پشت برکه های کهن لانه می کند ، اما اگر گلی در ذهن باغچه نشکفد ... دنیا مقصر است !
سلام ... اسم خداست
همیشه میدونستم دانشگاه آزاد بدرد نمی خوره ! دانشگاه باید علمی کاربردی باشه ... اونم از نوع پودمانیش !
زاستی ... از یکی از عکسات با اجازه استفاده میکنم !
My dear hamed
Happy Norooz
pray you'll be my good friend for good
be your heart happy for good
be your fate as you wish
salaam
as a matter of fact I don't know any thing about your college's level or so , but I thing in the case of education system of schools , you are right. in schools teachers teach lots of things about Eng. but they are just lots of words and grammars but any one don't know why they should study them.
it's not exactly about Eng. you can see it in Arabic lessons too. we studied 3 big Arabic books with lots of things but now we couldn't make even a right sentence in Arabic.
I think we should change systems and courses. and improve teachers skills.
excuse me for my long comment.
Happy newruz from just myself ;)
have a nice time and life.
سلام
من هم از طرف هنرمندانی مثل خودم، استیو، مارتین، رابرت و ... سال نو رو به شما اساتید ترجمه تبریک میگم.
سلام ... اسم خداست
یادت باشد ... بهار که آمد ... یکی از قاصدکهای دعایت را برای من رها کنی
که من ... تمام قاصدکهایم را برای تو فوت کرده ام !
سال نو مبارک
آن همه ناز و تنعم که خزان می فرمود ... عاقبت در قدم باد بهار آخر شد
سالی سرشار از تغييرات با شكوه و مبارك را برای شما آرزو مندم .
" هر روزتان نوروز ...... نورزتان پيروز "
سالی سر شار از شادی و شادکامی برایتان آرزومندم.ء
Hi buddy
I'm so sorry. That was my fault, not her.
انگار گم شده اید ! شما کجائید ؟
hello, I was 1 of ur student in ekbatan instiute,remember me?
Im the person who wrote a CD 4 u(virens dictionary)
y u dont come here anymore? u have a great american accent. thanks: Mohammad.
its better 2 take a look at my bloag at ghodsiha.blogfa.com
HA HA
MS. GHAVAMI. WHY????????????
REALLY SHAME ON U!!!!!!!
DO U KNOW SHE WAS SPRINSTER?
YES SHE WAS......
ASHRAF OE MEHRNAZ!!!
LEILA OR MAHDIE!!!!!
THE REALITY IS THIS THAT AFTER SOME YEARS TEACHING WE KNOW THAT ASHRAF IS SUSPICIOUS TO HERSELF!
&MEHRNAZ IS A BIPED THAT WAS HAMLET'S lover!
down with u mehrnaz ghavami roudsari!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
and I kill u soon!
tell her.
byee
plz tell her cut the crap.
she knows she is crazy, like mehrnaz qavami roudsari
فتنه احمدینژاد. سلام، الان تازه متوجه شدم چرا در سالروز وفات امام خمینی ، حضرت امام خامنهای فرمودند که خود امام خمینی بارها فرمودند اشتباه کردند و منظور ایشان از این حرف چه بود . با رفتار اخیر رئیس جمهور بالاخره روشن شده است که احمدینژاد با دادن نتایج آرا دروغی انتخابات به امام خامنهای، باعث شدند که حضرت امام خامنهای در ملا عام اعلام کنند که حمایت از احمدینژاد بعد از انتخابات، اشتباه بوده است. فتنه اصلی زیر سر احمدی نژاد و خائنین امثال خودش بوده و هست.ای کاش دسته احمدینژاد هم سر به خیابان بگذارند شخصاً ترتیب ایشان را هم از پشت بام خواهم داد. سرباز ولایت من هستم نه آن مشائی دزد.
Post a Comment