22 June 2009

سگ‌ها از کجا آمدند؟

وقتی که نطق "سنوبال" به پایان رسید دیگر شک و تردیدی نبود که کفه رای به سمت او متمایل است. اما در این لحظه "ناپلئون" برپاخاست، از گوشه چشم نگاهی به سنوبال انداخت و صدای مخصوصی کرد که تا آن روز از او نشنیده بودند.
در اثر این صدا عوعوی وحشتناکی شنیده شد و نه سگ عظیم که قلاده برنجکوب به گردنشان بود جست و خیز کنان میان انبار پریدند و مستقیم به سنوبال حمله بردند....


ابتدا هیچ کس نمیدانست که این موجودات از کجا آمده‌اند. ولی مسئله به زودی حل شد. این سگها همان توله‌هایی بودند که ناپلئون از مادرهایشان گرفته بود و شخصاً پرورش داده بود. با آنکه به رشد کامل نرسیده بودند هیکلی درشت و قیافه‌ای درنده چون گرگ داشتند....

مزرعه حیوانات
جورج اورول

4 comments:

برگرفته از وبلاگ "يادداشت هاي دلتنگي" said...

رندان مواجب بگیر

تاریخ بیهقی نکات مهمی را گاه در لابلای روایت های خود در بر دارد که برای ایرانیان امروز درس‌هایی را می‌آموزد فراتر از آموزه های یک کتاب تاریخی یا ادبی. در روایتی که بر دار کردن حسنک وزیر را شرح می‌دهد، به نکته ظریفی اشاره می‌کند. پس از آنکه حسنک را به پای دار می‌آورند و صورتش را می‌پوشانند، او را در جایگاهی که چوبه دار قرار دارد، حاضر می‌کنند. بیهقی می‌نویسد:

«... و آواز دادند که سنگ دهید، هیچ‌کس دست بسنگ نمی‌کرد و همه زار زار می‌گریستند خاصه نشابوریان. پس مشتی رند را سیم دادند که سنگ زنند، و مرد خود مرده بود که جلادش رسن به گلو افگنده بود و خفه کرده.»

سیم دادن به رندان و بر آورده ساختن اوامر حاکمان از عادات حکام مستبد این سرزمین بوده است. اما اگر می خواهید رندان مواجب بگیر امروزین را بشناسید و از چگونگی فرمانبرداری آنان مطلع شوید، به این تصویر نگاه کنید.

neoelia said...

واقعا متاسفم اما حيف ايران و ايراني

"در آن باغی که گرگی باغبان است/ فغان بلبلان بر آسمان است"

وبلاگ نویس said...

سلام

بسیار تشبیه زیبایی کرده اید.

موفق باشید.

Anonymous said...

این یکی دو دقیقه که تو وبلاگت سرک کشیدم لذت بردم...
امیدوارم روز به روز پیشرفت کنیم . همه وبلاگ نویس های ایرانی!
با دوستام در حال طاحی یه سایت متفاوت به اسم پرشین لاک هستیم . به کمک اونایی که میتونن کمک کنن نیاز داریم.
در ضمن خوشحال میشم با اومدنت وبلاگم رو گلبارون کنی...