اولین بار که کریم رو دیدم حالش خوب نبود. گم شده بود و پرواز بلد نبود. ازم میترسید. ولی من ازش مراقبت کردم. تا اینکه پرواز یاد گرفت. بعد یه روز بدون خداحافظی پر زد و رفت. دلم شکست. ولی خیالم راحته که پرواز یاد گرفته و اتفاقی براش نمی افته ...
اولین بار که جوجو رو دیدم حالش خوب نبود. گم شده بود و پرواز بلد نبود. ازم میترسید. ولی من ازش مراقبت کردم. اما اون پرواز یاد نگرفت. یه روز هم بدون خداحافظی رفت. دوباره دلم شکست. کاش حداقل میتونست پرواز کنه تا دلم شورشو نزنه ...
No comments:
Post a Comment