08 February 2009

عملکرد اشرف کیایی در دانشگاه آزاد شهرقدس

وبلاگ سترون در جدیدترین پست خود مطلبی انتقادی در مورد خانم اشرف کیایی (مدیر گروه مترجمی زبان انگلیسی دانشگاه آزاد شهرقدس) نوشته است. این مطلب اگر چه به بهانهٔ چاپ مقاله‌ای از خانم کیایی در روزنامهٔ خورشید نوشته شده اما انعکاس دهندهٔ عقاید اکثر دانشجویان رشته مترجمی زبان انگلیسی این دانشگاه در مورد دانشگاه آزاد، گروه مترجمی زبان انگلیسی و مخصوصاً شخص خانم کیایی است. من هم در راستای جملهٔ "به کسی که از او علم می‌آموزید احترام بگذارید" و همچنین در راستای این عقیدهٔ رایج در میان دانشجویان هم دوره‌ای که اینجانب را "تیچرز پتِ" خانم کیایی می‌دانستند تصمیم گرفتم جوابیه‌ای برای پست اخیر سترون بنویسم!
به نظر من دلایل ضعف دانشجویان ایرانی در درس زبان انگلیسی را باید به دو بخش تقسیم کرد.
اول، ضعف دانشجویانی که رشتهٔ تحصیلی آنها مستقیماً به زبان انگلیسی مربوط نمی‌شود. در این مورد، مسئله اصلاً به دانشگاه (چه آزاد، چه سراسری) مربوط نمی‌شود. مشکل از نحوهٔ نادرست آموزش زبان انگلیسی در مدارس ایران است. اینکه چرا دانش‌آموزان بعد از 7 سال آموزش زبان انگلیسی در مدارس همچنان در سطح مبتدی قرار دارند، اینکه چگونه میتوان کیفیت آموزش زبان انگلیسی در مدارس را افزایش داد و اینکه آیا اصلاً جمهوری اسلامی تمایلی به بالا بردن کیفیت آموزش زبان انگلیسی در مدارس دارد یا نه، هر کدام می‌توانند جداگانه مورد بحث قرار گیرند. به هر حال همین شیوهٔ غلط آموزشی در مدارس باعث می‌شود که پذیرفته شدگان دانشگاه از سطح زبانی بسیار پایینی برخوردار باشند. نکتهٔ مسلم این است که این اشکال را نمی‌توان در طول 4 سال در دانشگاه برطرف کرد.
دوم، ضعف دانشجویانی است که رشتهٔ تحصیلی آنها مستقیماً به زبان انگلیسی مربوط می‌شود. در حال حاضر تنها سه رشتهٔ آموزش زبان انگلیسی، ادبیات انگلیسی و مترجمی زبان انگلیسی هستند که به طور مستقیم با زبان انگلیسی سروکار دارند. حتی در بسیاری موارد دانشجویان این رشته‌ها اشتباهاً "دانشجوی زبان انگلیسی" نامیده می‌شوند. هر چند که این دانشجویان هم از ضعف کلی آموزش زبان انگلیسی در ایران رنج می‌برند اما نکتهٔ مورد توجه دیگر در مورد آنها شیوهٔ نادرست گزینش است. بسیاری از دانشجویانی که در یکی از این سه رشته قبول می‌شوند در امتحان کنکور درصد پایینی از سوالات زبان انگلیسی را جواب داده‌اند و تنها با توسل به سوالات ادبیات فارسی، معارف اسلامی و یا زبان عربی موفق به قبولی می‌شوند. طبیعی است که این دانشجویان علاقه‌ٔ چندانی به زبان انگلیسی ندارند و در بسیاری موارد استعداد زبان آموزی آنها هم پایین است. همین موضوع باعث می‌شود که از طرفی سطح کلی دانش زبانی دانشجویان افت کند و از طرف دیگر ناهمگونی دانش زبانی دانشجویان مسئولین آموزشی را در طراحی برنامه آموزشی دچار سردرگمی کند. از طرف دیگر کاهش مداوم انگیزه در طول سال‌های تحصیل مانع می‌شود که دانشجویان شخصاً اقدام به بهبود دانش زبانی خود کنند. این کاهش انگیزه می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد. پایین بودن سطح علمی اساتید، کمبود امکانات آموزشی و از همه مهمتر مبهم بودن آیندهٔ شغلی از جمله این دلایل است.
توجه به این مسائل به ما کمک می‌کند که درک بهتری از عملکرد مسئولان آموزشی داشته باشیم. خانم کیایی در طول سال‌های مدیریت خود حداقل با این مشکلات مواجه بوده است:

- سطح علمی پایین پذیرفته‌شدگان
- ناهمگونی سطح علمی پذیرفته‌شدگان
- نبود انگیزه برای تحصیل در مورد بسیاری از دانشجویان
- عدم همکاری ریاست دانشگاه با گروه مترجمی زبان انگلیسی (برای مثال در مورد تجهیز لابراتوار زبان)
- ساختمان نامناسب دانشگاه
- عدم تمایل اساتید خوب برای تدریس در دانشگاهی با شرایط دانشگاه شهر قدس

تمام این مسائل را باید در کنار این نکته در نظر داشت که دانشگاه آزاد عملاً بیشتر از آنکه یک موسسه آموزشی باشد یک بنگاه اقتصادی است! بنابراین مسئولان این دانشگاه (که همان روسای خانم کیایی هستند) بیشتر از آنکه به افزایش سطح کیفی دانشگاه فکر کنند به توسعهٔ فیزیکی و افزایش درآمد آن می‌پردازند. به همین دلیل است که به گفتهٔ سترون " هيچ کس واحدي نمي افتد چه قوي باشد و چه ضعيف". از طرف دیگر پذیرفته‌شدگان این دانشگاه (مخصوصاً در شعبهٔ شهر قدس که نسبتاً تازه تاسیس هم هست) نباید انتظار همان کیفیت آموزشی را داشته باشند که برای مثال در دانشگاه تهران دیده می‌شود.
با توجه به این مسائل به نظر من پست سترون تا حدودی غیرمنصفانه نوشته شده است. او در جایی خانم کیایی و دیگر اساتید را "بي عرضه، بيسواد و دودره باز" می‌نامد. این عبارات بدون شک در مورد اکثر اساتید درست نیستند. هر چند در سالهای اول تاسیس گروه مترجمی زبان انگلیسی تعدادی از اساتید واقعاً بی‌سواد بودند اما با آمدن خانم کیایی و بهبود امکانات آموزشی دانشگاه تعداد این اساتید به تدریج کم شد، به صورتی که در حال حاضر در میان اساتید گروه شاید تنها دو نفر را بتوان فاقد سطح علمی لازم نامید که البته حضورشان در میان نام‌های اساتیدی چون پرویز مصلانژاد، غلامرضا حاجي پورنژاد، مهرناز قوامي رودسري، بهرام مدرسي و حتی اشرف کیایی چندان به چشم نمی‌آید.
در نتیجه با آنکه من هم موافقم که خانم کیایی در بسیاری موارد کم‌ کاری کرده و می‌کنند اما به اعتقاد من میزان فعالیت‌های ایشان کمتر از سطح دانشگاه و اکثر دانشجویان نبوده است.